بایدها و نبایدهای عقد صلح

 نظرسنجی دقیق و تلاش پیگیر لازم نیست؛ همین حضور در اجتماع و معاشرت‌های روزانه کافی است تا یقین کنیم عقد صلح یکی از ناشناخته‌ترین انواع قراردادها میان مردم است. با این حال صلح از آن دسته موضوعات حقوقی است که کمتر کسی در مورد آن اطلاعات دقیق و درست دارد و بسیاری هم که تا به حال اصلا چنین اصطلاحی به گوششان نخورده است. قصد ما این است که در این متن شما را هر چند کوتاه با عقد صلح، مزایا و انواعی که دارد؛ آشنا کنیم.

  عقدی منحصر به فرد اما ناشناخته

صلح یکی از انواع قراردادهاست؛ عقدی که بعضی اوقات برای پایان دادن به دعواهای موجود و همین طور جلوگیری از دعواهای احتمالی آینده منعقد می‌شود.

مثلا (الف) پس از طرح دعوای مالکیت علیه (ب) بر سر یک ملک، دعوا را با او صلح می‌کند به این صورت که مبلغی را به عنوان مال­الصلح از (ب) دریافت می‌کند و دعوای طرح شده را پس می‌گیرد. اما مثال دیگر این است که (ج) ملکی را از (د) می­خرد و به محض خرید همه دعواهایی را که ممکن است در آینده با او بر سر ملک پیدا کند، با صلح منتفی می‌کند. به این ترتیب (ج) دیگر حق ندارد بر سر آن ملک در هیچ موردی علیه (د) طرح دعوا کند.

نکته دیگر اینکه این عقد گاهی هم در مقام و به جای قراردادهای دیگر واقع می‌شود. قانون این امکان را به شما داده است که با یکدیگر صلح به جای قراردادهایی مانند خرید و فروش، اجاره، هبه یا هدیه و ... منعقد کنید.

  مزایای انعقاد عقد صلح در مقام عقود دیگر

همانطور که گفتیم می‌توانید قرارداد صلحتان را به جای عقود قانونی دیگر منعقد کنید. مثلا به جای عقد فروش، صلح در مقام فروش یا به جای اجاره، صلح در مقام اجاره منعقد کنید. ممکن است بپرسید که این کار چه فایده‌ای دارد؟ اصلا چرا باید به جای یک قرارداد مشخص، صلح در مقام آن را منعقد کنیم؟

ما با اطمینان می‌گوییم که ضرر نخواهید کرد چراکه از این طریق می‌توانید اثر و نتیجه عقدی را که در مقام و به جای آن صلح کرده‌اید داشته باشید در عین حال احکام و مقررات مربوط به آن عقد را هم رعایت نکنید و از کنارشان رد شوید.

تصور کنید شما و شخصی هرکدام مالک سه دانگ از یک ملک هستید و پس از مدتی قصد می‌کنید سهمتان را از خانه بفروشید.

در این صورت می‌توانید به جای قرارداد فروش با مشتری، قرارداد صلح در مقام فروش منعقد کنید. به این ترتیب می‌توانید نتیجه و اثر عقد فروش که همان انتقال مالکیت بوده را داشته باشید و در عین حال احکام و شرایط مربوط به عقد فروش را هم رعایت نکنید. بنابراین شما این امکان را دارید که از طریق قرارداد صلح در مقام فروش سه دانگ خود را به دیگری منتقل کنید و در عین حال احکام مربوط به عقد فروش را هم معطل و بلا استفاده بگذارید.

از جمله احکام عقد فروش، اخذ به شفعه است. در صورتی که ملک یا زمینی متعلق به دو نفر باشد و یکى از آنها سهم خود را به فرد دیگری بفروشد، شریک حق دارد قیمتى را که مشترى داده است به او بدهد و سهمی را که خریداری کرده است برای خود کند.

 این عمل اخذ به شفعه نام دارد. اما با انعقاد قرارداد صلح در مقام فروش سهم شما از خانه به مشتری منتقل می‌شود بدون اینکه شریکتان امکان اخذ به شفعه داشته باشد.

  4 رکن عقد صلح

هر عقد صلحی دارای 4 رکن یا طرف است. وقتی می‌گوییم رکن یعنی برای اینکه عقد صلح واقع شود وجود همه آنها ضروری و لازم است و در صورت نبود هر یک از آنها، عقدی هم واقع نخواهد شد.

این ارکان عبارتند از:

مُصالِح: کسی است که مال خود را به عنوان عقد صلح به دیگری می­دهد.

متصالح: کسی است که مال را مصالح قبول می‌کند.

مورد صلح: مالی است که مورد عقد صلح قرار می‌گیرد.

مال‌الصلح: پول یا مالی است که یک طرف در ازای پذیرش پیشنهاد صلح از دیگری دریافت می‌کند.

نکته- صلح می­تواند در ازای مال یا به صورت رایگان باشد. همچنین می‌توان مال گران‌قیمتی را در برابر مال کم‌قیمتی صلح کرد؛ چنین صلحی، محاباتی نامیده می‌شود. مانند صلح در مقام فروش یک خانه در برابر یک شاخه نبات.

  شرایط انعقاد عقد صلح

اگر می‌خواهید عقد صلحی بی‌عیب و نقص داشته باشید توجه کنید به هنگام انعقاد قرارداد شرایط زیر وجود داشته و رعایت شود. این شرایط عبارتند از:

- طرفین عاقل و بالغ بوده و قدرت اداره اموال خود را داشته باشند.

- طرفین انعقاد عقد صلح را بخواهند و از انجام آن راضی باشند.

- مالی که مورد صلح قرار می‌گیرد از نظر قانون ارزش اقتصادی داشته باشد؛ بنابراین صلح چیزهایی مانند خوک یا مشروبات الکلی باطل است.

  آثار عقد صلح

همانند عقود دیگر، صلح هم دارای آثاری است که به محض اتمام کار و انعقاد قرارداد باید به آنها به شکل ویژه‌ای توجه داشت. این آثار عبارتند از:

- لازم بودن عقد صلح

صلح عقدی لازم است به این معنی که طرفین قرارداد نمی‌توانند هر زمان که خواستند آن را منحل کنند. حتی آن قراردادهای صلحی که در مقام عقود جایز منعقد شده‌اند، هم لازم هستند.

 به عنوان مثال صلحی که در مقام عقد هبه منعقد می‌شود یک عقد لازم است هرچند که قرارداد هبه خود جایز بوده و طرفین می‌توانند هر زمان که خواستند آن را بر هم بزنند.

  باطل بودن عقد صلح مبتنی بر معامله باطل

در صورتی که مبنای قرارداد صلح، معامله باطلی باشد صلح هم باطل خواهد بود. مثلا دو نفر با یکدیگر در مورد انجام کار غیرقانونی مانند انتقال مواد مخدر قراردادی امضا کرده‌اند. حال اگر یکی از طرفین برای جلوگیری از به هم زدن قرارداد از سوی طرف دیگر با او صلح کند، صلح انجام شده باطل و بلا اثر خواهد بود.

صحیح بودن صلح دعوای ناشی از بطلان معامله

اگر معامله‌ای باطل شود و طرفین اختلافات ناشی از آن را با صلح برطرف کنند این عقد صحیح است.

  صلح عمری و رقبی

لازم است بدون هیچ‌گونه حاشیه‌ای مستقیم سر اصل مطلب برویم. اگر خواهان انعقاد صلح هستید می‌توانید قراردادتان را به یکی از این دو شکلی که در ادامه بیان می‌شود، منعقد کنید:  

صلح عمری

صلح عمری عقدی است که به موجب آن، شخصی حق استفاده از ملکش را برای مدت عمر خود یا عمر منتفع یا عمر شخصی دیگر به منتفع (شخص استفاده‌کننده از ملک) منتقل می‌کند. بنابراین در طول مدت عمر فرد تعیین‌شده، حق استفاده از ملک برای منتفع خواهد بود.

  صلح رقبی

صلح رقبی عقدی است که به موجب آن، مالک حق استفاده از ملکش را برای مدتی معین مثلا 6 ماه به منتفع منتقل می‌کند.

در هر دو شکل صلح عمری و رقبی عقد لازم است و منتفع در زمان انعقاد عقد صلح وجود داشته باشد و الا عقد باطل است. در ضمن توجه داشته باشید که عمری و رقبی تنها نسبت به اموالی که در عین استفاده، ماندگار هستند، برقرار می‌شود. پس اگر مالی صلح شود که با استفاده از آن بین می‌رود مانند مواد خوردنی عقد صورت گرفته باطل است.

نکته- در این دو شکل صلح، منتفع باید مال مورد قرارداد را در اختیار بگیرد؛ در غیر این صورت صلحی واقع نشده است. به طور نمونه اگر (الف) حق استفاده از ملک خود را به (ب) صلح کرد (ب) باید ملک را در اختیار بگیرد و الا عقد واقع نمی‌شود.

نکته- عمری و رقبی در دو حالت منحل می‌شوند: 1- پایان یافتن مدت 2- از بین رفتن ملک مورد صلح.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/53894/بایدها-و-نبایدهای-عقد-صلح/