نظریه مشورتی |
چنانچه محکومعلیه مالی که به مرخصی از زندان رفته، در موعد مقرر خود را معرفی نکند و با وجود اخطار به کفیل یا وثیقهگذار، محکومعلیه را معرفی نکنند، آیا با وحدت ملاک از تبصره یک ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجرا میشود، باید دستور ضبط یا اخذ صادر کند یا به استناد ماده 217 آییننامه اجرایی سازمان زندانها، دادستان باید دستور ضبط صادر کند؟ مهلت اخطاریه به کفیل یا وثیقهگذار با وحدت ملاک از تبصره یک ماده 3 یادشده 20 روز است یا به استناد ماده 230 قانون آیین دادرسی کیفری 30 روز؟علیه شخصی تحت عنوان آدمربایی، توهین و قدرتنمایی با چاقو طرح شکایت شده و دادسرا در مورد آدمربایی قرار منع تعقیب و در مورد سایر عناوین قرار جلب به دادرسی صادر کرده است. شاکی به قرار منع تعقیب اعتراض کرده و دادگاه کیفری یک در مقام رسیدگی به اعتراض، قرار منع تعقیب را تایید کرده است. رسیدگی به کیفرخواست در مورد اتهامات توهین و قدرتنمایی با چاقو در صلاحیت کدام مرجع است؟ اولاً، منظور از عبارت «مقام قضایی مربوطه» در ماده 217 آییننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی اصلاحی سال 1389 حسب مورد دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری یا قاضی اجراکننده حکم مدنی است و به هر صورت، چنانچه دادگاه حقوقی در اجرای ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی دستور بازداشت (حبس) محکوم موضوع مواد یک و 27 این قانون را صادر کند، اعطای مرخصی به زندانیان مذکور و اخذ تأمین از آنها نیز بر عهده قاضی اجراکننده حکم مدنی است و مرجعی که تأمین را اخذ کرده مرجع صدور دستور ضبط آن نیز است. با عنایت به ماده 217 آییننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی و و رأی وحدترویه شماره 680 مورخ 25 مرداد سال 1384، اصولاً اعطای مرخصی به محکومان مالی با اخذ تأمین مناسب و اقدامات و ضمانت اجراهای ناظر به تخطی از آن، تابع احکام مربوط به قرارهای تأمین در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 با الحاقات و اصلاحات بعدی است؛ بر همین اساس، در صورت غیبت زندانی باید مطابق مقررات مربوطه و از جمله مواد 229، 230 و 537 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 و طی تشریفات قانونی نسبت به صدور اخطاریه به کفیل یا وثیقهگذار حسب مورد جهت معرفی محکوم (زندانی) ظرف یک ماه از تاریخ اخطاریه اقدام و در صورت تخطی دستور اخذ وجهالکفاله یا ضبط وثیقه صادر و محکومبه و هزینههای اجرایی از محل آن استیفا شود. همچنین با توجه به مراتب فوق، اعمال مقررات ماده 236 قانون اخیرالذکر که جنبه ارفاقی دارد، نسبت به محکومان مالی که مرتکب غیبت از مرخصی شدهاند، «با فرض فراهم شدن اقتضای آن» (حضور طوعاً محکوم یا معرفی وی توسط وثیقهگذار) تا پیش از اتمام عملیات اجرایی مربوط به اخذ وثیقه امکانپذیر است. به دلالت ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 مناط صلاحیت دادگاه کیفری یک، مجازات مقرر قانونی برای رفتار مجرمانه مرتکب است و صلاحیت مرجع موصوف در رسیدگی به اعتراض شاکی به قرار منع تعقیب صادره از دادسرا در جرایم موضوع ماده 302 در اجرای ماده 271 قانون مارالذکر، امری متفاوت از جهات رسیدگی مذکور در مواد 382 و 335 قانون صدرالذکر است؛ لذا در فرض سوال، با قطعیت قرار منع تعقیب صادره در خصوص اتهام آدمربایی و انتفای موجب صلاحیت دادگاه کیفری یک، رسیدگی به کیفرخواست راجع به اتهام تهدید و قدرتنمایی با چاقو مشمول حکم مقرر در ماده 301 قانون مارالذکر و در صلاحیت دادگاه کیفری دو است. |
URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/179447/نظریه-مشورتی/ |