نظریه های مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

2/9/1394 2393/94/7شماره

جناب آقای محمد سینجلی جاسبی

رئیس محترم هیأت مدیره و مدیرعامل روزنامه رسمی کشور

به پیوست نظریات مشورتی منتخب این اداره کل مربوط به خرداد ماه 1394 به همراه سؤال در قالب فایل word جهت انتشار حضورتان ارسال میگردد.

مدیرکل حقوقی قوه قضائیه ـ دکتر محمدعلی شاه حیدریپور

409

شماره پرونده 2132 ـ 1/168 ـ 93

سؤال

با توجه به ماده 1 قانون آیین دادرسی کیفری جدید مصوب 4/12/1392 که در آن صلح میان طرفین و میانجیگری هر دو آمده است٬ این دو چه مشابهت یا ارتباطی با هم دارند؟

2/3/1394 ـ 549/94/7 شماره نظریه

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

میانجیگری و صلح (سازش)٬ هر دو از شیوههای جایگزین حل اختلاف میباشند که مقنن در ماده یک قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ٬1392 آنها را درعرض یکدیگر مطرح نموده است؛ زیرا در مواد 83 ٬ 82 و84 این قانون٬ سازوکار٬ شرایط و ضوابط مشخصی برای میانجیگری پیشبینی نموده است. صلح و سازش ممکن است نتیجه میانجیگری باشد یا از هر طریق دیگری حاصل شود. بر این اساس قانونگذار در مقررات مختلف از جمله ماده 192 به آن اشاره نموده است.

410

شماره پرونده 112 ـ 1/168 ـ 94

سؤال

آیا منظور قانونگذار از عدم رعایت قوانین مربوط به تقصیر متهم در بند الف ماده 464 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 مقررات راجع به مسئولیت کیفری و موانع آن در بخش چهارم قانون مجازات اسلامی 1392 میباشد؟

4/3/1394 ـ 568/94/7 شماره نظریه

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

منظور از قوانین مربوط به تقصیر متهم در بند الف ماده 464 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ٬1392 کلیه قوانینی است که در اثبات جرم و انتساب آن به متهم مؤثر است؛ از جمله مقررات مربوط به مبانی و موانع مسئولیت کیفری که در استعلام اشاره شده و ادلّه اثبات جرم در قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری.

411

شماره پرونده 2327 ـ 1/168 ـ 93

سؤال

در ماده 44 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 به دادستان اجازه داده شده که در جرائم غیرمشهود دستور ادامه تحقیقات را صادر نماید. در حالیکه مطابق ماده 92 همین قانون تحقیقات مقدماتی تمام جرائم به عهده بازپرس است٬ آیا بین این دو ماده تناقض وجود ندارد؟

4/3/1394 ـ 569/94/7 شماره نظریه

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

منظور از «دستور ادامه تحقیقات» که در ماده 44 قانون آیین دادرسی کیفری م ّصوب 1392 از سوی دادستان صادر میگردد٬ ناظر به مواردی است که مربوط به وظایف دادستان در امر تعقیب میباشد و لذا چنانچه ضابطان دادگستری با اطلاع از وقوع جرم غیرمشهود٬ مراتب را برای کسب تکلیف به دادستان گزارش نمایند٬ دادستان با توجه به ماده 44 قانون فوقالذکر و در اجرای وظیفه تعقیب که به عهده دارد٬ میتواند با بررسی گزارش ضابطان و به منظور حصول اطمینان از صحت گزارش و احراز وجود شرایط قانونی جهت تعقیب متهم یا متهمان٬ دستورات تکمیلی را صادر کند و این امر متفاوت از امر تحقیقات مقدماتی موضوع مواد 90 و 92 قانون فوقالذکر است که متعاقب وجود شرایط قانونی برای تعقیب٬ موضوع برای انجام تحقیقات مقدماتی به بازپرس٬ از سوی دادستان ارجاع میگردد.

412

شماره پرونده 272 ـ 76 ـ 94

سؤال

نظر به اینکه براساس رأی وحدت رویه شماره 733 مورخ 15/7/1393هیات عمومی دیوانعالی کشور در صورت کاهش ارزش ثمن و اثبات آن٬ با توجه به اطلاق عنوان غرامات در ماده 391 قانون مدنی٬ بایع ملزم به پرداخت غرامت است٬ در صورتیکه ثمن وجه نقد باشد٬ نحوه محاسبه غرامت چگونه است؟ 

5/3/1394 ـ 588/94/7 شماره نظریه

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

با توجه به این که رأی وحدت رویه شماره 733 مورخ 15/7/1393 دیوانعالی کشور٬ ناظر به ثمن معامله است که حسب سوابق مربوطه٬ ثمن٬ وجه نقد بوده٬ بنابراین محاسبه کاهش ارزش پول رایج میباید با توجه به ماده 522 قانون آیین دادرسی در امور مدنی بر مبنای شاخص بانک مرکزی محاسبه گردد.

413

شماره پرونده 1026 ـ 108 ـ 93

سؤال

در یکی از دعاوی کارگری و کارفرمایی٬ کارفرما محکوم میشود که حق بیمه کارگر را بپردازد. پس از قطعی شدن حکم برای اجرا به دادگستری فرستاده میشود و اجرائیه صادر میشود در مهلت ده روز محکومعلیه تمایل خود را به اجرای حکم اعلام میکند و گواهی میگیرد و به سازمان تأمین اجتماعی جهت پرداخت حق بیمه مراجعه میکند. سازمان تأمین اجتماعی با این درخواست موافقت نمیکند و مدعی است میبایست صحت و سقم موضوع بررسی شود و نهایتا حق بیمه وصول و سوابق بیمه ی کارگر ثبت شود٬ حال در این وضعیت و با فرض اینکه تأمین اجتماعی طبق مقررات صلاحیت محاسبه و تعیین حق بیمه دارد:

1ـ آیا اجرای احکام مدنی بدواً حق محاسبه حق بیمه و پرداخت آن را به سازمان تأمین اجتماعی دارد؟

2ـ آیا سازمان تأمین اجتماعی حق ایراد مذکور و عدم اجرای حکم را دارد و یا اینکه میبایست از طریق اعتراض ثالث به رأی اقدام کند؟ چنانچه معتقد به اعتراض ثالث باشیم آیا چه مرجعی صلاحیت دارد؟

3ـ چنانچه در مهلت ده روز محکومعلیه مراجعه و تمایل خود را به اجرای حکم اعلام کند ولی سازمان تأمین اجتماعی از اجرای حکم و محاسبه حق بیمه استنکاف کند تا اینکه ده روز منقضی شود آیا باید حق الاجراء به صورت کامل دریافت شود یا یک دوم به جهت تمایل محکومعلیه به اجرای حکم؟

4ـ آیا میتوان چنین احکامی را به جهت ابهام و نیز عدم محکومیت مستقیم تأمین اجتماعی و عدم تعیین میزان آن قابل اجرا ندانست و براساس ماده3 ق اجرای احکام مدنی پرونده را مختومه کرد؟

6/3/1394 ـ 590/94/7 شماره نظریه

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

1ـ با توجه به ماده 28 قانون تأمین اجتماعی مصوب 1354 و اصلاحات و الحاقات بعدی٬ محاسبه حق بیمه متعلقه بر اساس ضوابط مذکور در این ماده صورت میپذیرد و تعیین میزان حقوق و مزایای مربوط به کارگر (که حق بیمه براساس آن محاسبه میگردد) و نیز مدت مربوطه که کارفرما مکلف به پرداخت حق بیمه آن مدت است٬ میباید در رأی قطعی مرجع حل اختلاف کار مشخص گردد و درصورت ابهام٬ واحد اجرای احکام ذیربط میباید مراتب را از مرجع حل اختلاف مذکور استعلام نماید و سپس مراتب را به شعبه مربوطه در سازمان تأمین اجتماعی اعلام نموده تا نسبت به دریافت حق بیمه براساس ماده 28 قانون فوقالذکر اقدام نمایند.

2ـ درفرض سؤال٬ محکو ٌمعلیه رأی هیأتهای حل اختلاف کار٬ کارفرما است٬ نه سازمان تأمین اجتماعی. بنابراین٬ اگر سازمان مزبور حاضر به قبول مبلغ حق بیمه تعیین شده نباشد٬ ذی نفع میتواند الزام آن را از طریق دیوان عدالت اداری بخواهد. ضمنًا در مقررات کنونی٬ اعتراض ثالث نسبت به آراء هیأتهای حل اختلاف یاد شده٬ پیشبینی نشده است.

3ـ با توجه به پاسخ سؤال ٬1 میزان حق بیمه باید در رأی هیأت حل اختلاف پس از محاسبه آن٬ برابر ماده 28 فوقالذکر٬ تعیین شده و اجرائیه براساس آن٬ صادر شده باشد و اگر در رأی صادره٬ حق بیمه تعیین نشده باشد٬ باید درخواست رفع ابهام شود. بنابراین٬ اگر اجرائیه بدون تعیین مبلغ حق بیمه صادر شده است٬ چون نیم عشر اجرایی بر مبنای مبلغ مزبور محاسبه میشود و تکلیف محکو ٌمعلیه مبنی بر پرداخت مبلغ معین٬ مشخص نشده است٬ با صرف انقضاء ده روز موظف به پرداخت نیم عشر اجرایی نیست.

 4ـ با توجه به پاسخهای فوق٬ پاسخ این سؤال نیز روشن است.

414

شماره پرونده 1879 ـ 1/3 ـ 93

سؤال

در مواردی که مستند به قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 2/5/1356 حکم به تخلیه عین مستاجره علیه مستاجرین متعدد در قبال دریافت حق کسب٬ پیشه یا تجارت صادر شده و این حکم در خصوص محکومعلیهم در زمانهای مختلف به قطعیت رسیده است٬ مهلت مقرر در ماده 28 قانون فوقالذکر میبایست برای هر کدام از محکومعلیهم جداگانه از تاریخ قطعیت حکم در خصوص آن شخص محاسبه گردد یا آنکه محکومله موظف است پس از قطعیت یافتن حکم در خصوص جملگی محکومعلیهم ظرف مهلت سه ماه اقدام به پرداخت حق کسب٬ پیشه یا تجارت نماید. به طور کلی آیا اجرای حکم تخلیه به نسبت هر کدام از محکومعلیهم جداگانه قابل اجرا است؟

6/3/1394 ـ 607/94/7 شماره نظریه

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

1ـ در فرض سؤال٬ هرگاه حکم قطعی مانند حکم قطعی دادگاه تجدیدنظر٬ به مؤجر ابلاغ شده باشد٬ مبدأ مهلت سه ماهه مذکور در ماده 28 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ٬2/5/1356 تاریخ ابلاغ به موجر میباشد. اما هرگاه حکم غیرقطعی به طرفین ابلاغ میشود٬ مبدأ مهلت سه ماهه مذکور٬ تاریخ قطعیت حکم نسبت به هر یک از خواندگان (مستأجرین) میباشد.

2ـ هرگاه حکم٬ نسبت به برخی از مستأجران قطعی و نسبت به برخی دیگر در اثر تجدیدنظرخواهی ایشان قطعی نشود٬ چون دعوای تخلیه قابل تجزیه است٬ درمورد مستأجرینی که حکم نسبت به آنها قطعی شده است٬ قابل اجرا است.

415

شماره پرونده 1899 ـ 115 ـ 93

سؤال

طبق ماده 46 قانون تجارت الکترونیک مصوب 1382 استفاده از شروط قراردادی خلاف مقررات این فصل و همچنین اعمال شروط غیرمنصفانه به ضرر مصرفکننده مؤثر نیست.

سوالات

1ـ منظور از شروط غیرمنصفانه در این ماده چیست؟

2ـ آیا مفاد این ماده به غیرموارد موضوع این قانون قابل تسری است یا خیر؟

3ـ آیا قرارداد غیرمنصفانه همان معامله اضطراری است؟

4ـ منظور از عدم تأثیر شرط چیست؟

9/3/1394 ـ 631/94/7 شماره نظریه

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

1ـ شروط غیرمنصفانه در قراردادهای مربوط به تجارت الکترونیکی٬ با توجه به ماده4 این قانون و عرف بین ت ّجار مشخص میشوند.

2ـ ماده46 قانون تجارت الکترونیکی٬ منحصر به معاملات و قراردادهای مربوط به تجارت الکترونیکی است و به سایر معاملات و قراردادها تسری ندارد.

3ـ قراردادهای غیرمنصفانه٬ ارتباطی با معاملات اضطراری ندارد و شامل آنها نمیشود.

4ـ مراد از مؤثر نبودن شروط غیرمنصفانه در ماده 46 قانون تجارت الکترونیکی٬ این است که شرط مذکور٬ فاقد هرگونه تأثیر در معاملات مربوط به تجارت الکترونیکی بوده ودرحکم کان لمیکن است.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/128544/نظریه-های-مشورتی-اداره-کل-حقوقی-قوه-قضائیه/