آشنایی با شرکت های مدنی و تجاری

در نظام حقوقی ایران دو نوع شرکت وجود دارد که عبارت‌ از شرکت مدنی و شرکت تجاری است

در نظام حقوقی ایران دو نوع شرکت وجود دارد که عبارت‌ از شرکت مدنی و شرکت تجاری است.

از شرکت مدنی در قانون مدنی صحبت می‌شود و قانون تجارت نیز به موضوع شرکت تجاری پرداخته است. این دو نوع شرکت دارای مفهوم و ویژگی‌های متفاوتی هستند که در این مطلب سعی شده است ضمن معرفی هریک از این شرکت‌ها، ویژگی‌ها و تفاوت‌های آن دو با یکدیگر نیز بیان شود.

به گزارش مهداد، در حقوق مدنی می‌توان دو معنای عام و خاص برای شرکت متصور شد. در معنای عام، شرکت زمانی ایجاد می‌شود که دو یا چند نفر، سرمایه یا کار خود را روی‌ هم قرار می‌دهند تا به سودی برسند و آن را میان خود تقسیم کنند.

این تعریف از این ‌جهت عام است که علاوه بر عقد شرکت، عقود دیگری همچون عقد مضاربه، عقد مزارعه و عقد مساقات را نیز دربرمی گیرد.  اما معنای خاص شرکت، تنها شامل عقد شرکت به‌عنوان یکی از عقود معین که نامش در قانون مدنی عنوان شده، است. معمولاً هرگاه بحث از شرکت مدنی است، مقصود همین معنای خاص است. در ماده 571 قانون مدنی، عقد شرکت، به معنای خاص تعریف ‌شده است. به ‌موجب این ماده، هرگاه دو یا چند نفر، هم‌زمان و به‌صورت مشاع، مالک شیء واحدی باشند، شرکت حاصل می‌شود.

به ‌عبارت ‌دیگر، به تعبیر قانون مدنی، شرکت هنگامی ایجاد می‌شود که دو یا چند نفر نسبت به شیء واحدی حق مالکیت داشته باشند؛ به‌گونه‌ای که هر یک از آنها در جزء جزء مال، مالکیت داشته باشند و امکان تشخیص و جدا کردن سهم هیچ ‌یک، از دیگری وجود نداشته باشد (مگر با تقسیم مال). این شرکت، ممکن است به ‌صورت اختیاری یا قهری تشکیل شود. (ماده 572 قانون مدنی)

شرکت در صورتی قهری است که بر اساس توافق شرکا ایجاد نشده باشد بلکه ایجاد اشاعه (مشاع یا مشترک شدن مال) به‌ موجب امتزاج (مخلوط یا ترکیب شدن دو مال بدون اراده مالکان آنها) یا ارث (مخلوط یا ترکیب شدن اموال متعلق به وراث که در ترکه متوفی وجود دارد) باشد. (ماده 574 قانون مدنی)

اما شرکت اختیاری، در نتیجه یکی از عقود ایجاد می‌‌شود یا در نتیجه عمل شرکا؛ از قبیل مزج (مخلوط یا ترکیب کردن) اختیاری یا قبول مالی به‌طور مشاع درازای عمل چند نفر و … (ماده 573 قانون مدنی) حال برای هر یک از انواع شرکت، مثالی بیان می‌کنیم.

فرض کنید مقداری آرد یا حبوبات یکسان، متعلق به دو نفر به‌ طور جداگانه در دو پلاستیک ریخته شده و در کنار هم قرار گرفته‌اند. در این ‌بین، پلاستیک‌ها بر اثر اتفاقی سوراخ می‌شوند و محتوای آنها با یکدیگر مخلوط می‌‌شود؛ به‌گونه‌ای که امکان جداسازی آنها از هم وجود ندارد. در این فرض، صاحبان هریک از دو مال، بدون اینکه خود خواسته باشند، در اثر ترکیب شدن خود به خودی دو مال، با یکدیگر شریک می‌شوند. اما گاهی دو نفر خودشان تصمیم به شراکت با هم می‌گیرند. فرض کنید مالک خانه‌ای، سه دانگ از آن را به دیگری می‌فروشد یا سه دانگ از آن را به دیگری صلح یا هبه می‌کند. در این صورت، مالک با اختیار و اراده خود، مالکیت خانه را به‌طور مشاع به دیگری واگذار کرده و او را با خود شریک کرده است. علاوه بر اینکه عقود دیگر همانند بیع (خرید و فروش)، صلح و هبه می‌توانند ایجاد شرکت کنند و سبب مالکیت مشترک را فراهم کنند (همان‌گونه که در مثال بالا ذکر شد)، امروزه عقیده غالب این است که این مالکیت مشترک و ایجاد شراکت، به‌موجب عقد مستقلی که عقد شرکت نامیده می‌شود، نیز می‌تواند ایجاد شود.  قانون مدنی هم همین نظر را پذیرفته و عقد شرکت را در کنار سایر عقود معین (عقودی که قانونگذار نام آنها را در قانون مدنی بیان کرده) ذکر کرده است.با توجه به مطالب مذکور، می‌توان در یک جمع‌بندی، عقد شرکت مدنی را این‌گونه تعریف کرد «عقدی است که به‌موجب آن دو یا چند شخص، به‌منظور تصرف مشترک و تقسیم سود و زیان و گاه به مقصودی دیگر، حقوق خود را به میان می‌گذارند تا به‌جای آن، مالک سهمی مشاع (مشترک) از این مجموعه شوند.»

از توجه به این تعریف، می‌توان پی برد که شرکا در ایجاد شرکت، هدفی خاص را دنبال می‌کنند و تنها در پی ایجاد اشاعه و شراکت نیستند. این هدف خاص، می‌تواند بردن سود مالی باشد یا جنبه غیرانتفاعی، اخلاقی و اجتماعی داشته باشد؛ مانند کمک به مستمندان، تشویق دانشمندان و محققان و ترویج علم.

از تعریف ارایه‌شده درباره شرکت مدنی، دو تفاوت این شرکت با شرکت تجاری مشخص می‌‌شود. نخست اینکه شرکا در شرکت مدنی بر خلاف شرکت تجاری، تنها به دنبال بردن سود نیستند بلکه ممکن است اهداف عام‌المنفعه و غیرمالی نیز داشته باشند.

دوم اینکه در شرکت مدنی ارتباط شخصیتی شرکا با مال مشترک از بین نمی‌رود یعنی مال مشاع یا مشترک، همچنان بعد از ایجاد شراکت نیز متعلق به شرکا است و سود و زیان ناشی از اداره شرکت نیز به خود آنها برمی‌گردد؛ در حالی ‌که شرکت تجاری، پس از تشکیل دارای «شخصیت حقوقی» و مستقل از اعضا و شرکا است و مال مشاع و سود و زیان حاصل از اداره شرکت نیز متعلق به همین شخص حقوقی است. با این مقدمه، وارد بحث در خصوص شرکت تجاری می‌شویم.

 شرکت تجاری

در قانون تجارت، ماده‌ای وجود ندارد که شرکت تجاری را تعریف کرده باشد بلکه در ماده 20 این قانون تنها به بیان اقسام شرکت‌های تجاری اکتفا شده است. همین موضوع سبب شده است که حقوقدانان و نویسندگان حقوقی، خود دست ‌به ‌کار شوند تا تعاریف مختلفی از این نوع شرکت ارایه دهند.

با جمع‌بندی نظرات این نویسندگان می‌توان شرکت تجاری را این‌گونه تعریف کرد: شرکت تجاری قراردادی است که به ‌موجب آن دو یا چند شخص با هم توافق می‌کنند که از مجموع آورده هر یک از آنها، سرمایه مستقلی تشکیل شود و این سرمایه به مؤسسه‌ای که برای انجام مقصود خاصی تشکیل می‌شود، اختصاص یابد و هر یک از این اشخاص نیز در منافع و زیان‌های احتمالی حاصل از به‌کارگیری سرمایه سهیم شوند.

 ویژگی‌های شرکت تجاری

هر شرکت تجاری دارای چند ویژگی است:

الف) همکاری دو یا چند نفر: شرکت باید لااقل دارای دو عضو باشد. این قاعده هم درباره شرکت مدنی و هم در خصوص شرکت تجاری صادق است.

به‌موجب ماده 3 قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب سال 1347، شرکت سهامی حداقل باید سه عضو داشته باشد؛ آن هم در صورتی ‌که از نوع شرکت سهامی خاص باشد. در غیر این صورت، در مورد شرکت سهامی عام، شرکت با همکاری حداقل پنج نفر سهامدار تشکیل می‌شود.

در هیچ ‌یک از اقسام شرکت‌های تجاری، حداکثر شرکا محدود به تعداد خاصی نیست و حتی تعداد شرکای بعضی از شرکت‌ها، به‌ویژه شرکت‌های سهامی ممکن است به هزاران نفر هم برسد.

ب) آوردن حصه (آورده): هر یک از شرکا باید حصه‌ای به شرکت بیاورد که به آن «آورده» گفته می‌شود.
این حصه یا آورده، همان سرمایه فردی هر یک از شرکا است که جمع آن با آورده دیگر شرکا، سرمایه شرکت را تشکیل می‌شود.
آورده شرکا می‌تواند نقدی (وجه نقد) باشد یا غیر نقدی؛ مانند مال منقول (میز، صندلی)، مال غیرمنقول (خانه، زمین) و صنعت (کار، فعالیت و هنر)
ج) جست‌وجوی سود (سودآوری): از خصایص عمده شرکت‌های تجاری این است که هدف از تشکیل آن جست‌وجوی سود و تقسیم آن میان شرکا است. البته شرکت همیشه سودآور نیست و شرکا ممکن است گاهی ضرر هم بکنند که در این صورت، باید در زیان وارده نیز سهیم باشند.

باید توجه کرد که سود، لازم نیست حتماً مبلغی پول باشد بلکه می‌تواند هر چیزی باشد که تقسیم آن میان شرکا، بر ثروت آنها بیفزاید همچنین سود ممکن است بر ثروت نیز اضافه نکند بلکه صرفه‌جویی ناشی از کاهش هزینه‌های شرکا باشد؛ یعنی هر کاری که صرفاً موجب کاهش هزینه‌ها هم شود، باید آن را سود تلقی کرد.

د) داشتن شخصیت حقوقی: شرکت تجاری دارای شخصیتی مستقل از شخصیت شرکا است. داشتن شخصیت حقوقی به این معنا است که شرکت می‌تواند دارای حقوق و تکالیف باشد و آ‌نها را اجرا هم بکند.

داشتن شخصیت حقوقی، ویژگی مشترک همه شرکت‌های تجاری است حتی شرکت‌هایی که به ثبت نرسیده و مطابق قانون تجارت تشکیل نشده‌اند بلکه صرفا در عمل موجودند. (ماده 220 قانون تجارت)

ماده 583 قانون تجارت، به‌صراحت کلیه شرکت‌های مذکور در ماده 20 این قانون را دارای شخصیت حقوقی مستقل دانسته است.

 انواع شرکت‌های تجاری

قانونگذار در ماده 20 قانون تجارت شرکت‌های تجاری به هفت دسته  شرکت سهامی؛ شرکت با مسئولیت محدود؛ شرکت تضامنی؛ شرکت مختلط غیر سهامی؛ شرکت مختلط سهامی؛ شرکت نسبی و شرکت تعاونی تولید و مصرف تقسیم کرده است.

منبع : روزنامه حمایت