با توجه به تبصره ماده 35 و ماده 73 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری خواهشمند است دستور فرمایید در پاسخ اعلام کنند که آیا دستور موقت صادره از سوی شعب بدوی دیوان عدالت اداری در صورت رد شکایت بلااثر است یا با توجه به تجدیدنظرخواهی آرا در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری، تا رسیدگی قطعی در این مرحله، آثار دستور موقت اولیه به قوت خود باقی خواهد ماند؟
با توجه به تبصره ماده 35 و ماده 73 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری خواهشمند است دستور فرمایید در پاسخ اعلام کنند که آیا دستور موقت صادره از سوی شعب بدوی دیوان عدالت اداری در صورت رد شکایت بلااثر است یا با توجه به تجدیدنظرخواهی آرا در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری، تا رسیدگی قطعی در این مرحله، آثار دستور موقت اولیه به قوت خود باقی خواهد ماند؟
با عنایت به اطلاق ذیل ماده 73 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392، به نظر میرسد منظور از لغو دستور موقت در صورت رد شکایت یا صدور قرار اسقاط یا ابطال یا رد دادخواست اصلی موضوع تبصره ماده 35 همان قانون، قطعیت رأی بدوی است بنابراین صرف صدور رأی بدوی مبنی بر رد شکایت یا صدور قرار اسقاط یا ابطال یا رد دادخواست موجب لغو دستور موقت نمیشود. با این حال، شعبه رسیدگیکننده مادام که در اصل شکایت مبادرت به صدور رأی نکرده است، میتواند برابر ماده 40 قانون یادشده اقدام کند.
ماده 68 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 چه ضمانت اجرایی دارد؟ اگر شاکی موارد ذکرشده در بندهای ماده 68 را رعایت نکند، دادسرا چه تکلیفی دارد؟
موارد ذکرشده در ماده 68 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392، مواردی است که برای تعقیب متهم، تحقیقات دادسرا، رسیدگی دادگاهها و حتی دیوان عالی کشور ضروری است و لذا مراجع دریافتکننده شکایت، باید تا آنجایی که امکان دارد موارد مذکور را به وسیله شاکی یا وکیل وی یا متهم تکمیل کنند. با وجود مراتب فوق، دادستان و بازپرس نیز در جریان رسیدگی، چنانچه نواقصی را ملاحظه کنند، همواره میتوانند موارد نقص را به وسیله شاکی یا مشتکیعنه برطرف کنند. در ماده 69 که به دادستان تکلیف شده است شکایت کتبی و شفاهی را همه وقت قبول کند، باید رأساً یا به وسیله کارکنان دادسرا موارد ذکرشده در ماده 68 را با تحقیق از شاکی یا وکیل وی تکمیل کند؛ به همین جهت قانونگذار ضمانت اجرایی نیز برای برطرف کردن نواقص ماده 68 ذکر نکرده است و نمیتوان به علت عدم تکمیل یک یا چند مورد از موارد مذکور در این ماده، شکواییه را بایگانی کرد یا نادیده گرفت.
شخصی در تهران مرحوم شده است. در گواهی حصر وراثت، تهران را اقامتگاه موقت وی اعلام کردهاند و اقامتگاه دایمی وی برای دادگاه مجهول است. این شخص دارای اموال منقول و غیرمنقول در تهران، بروجرد، آبادان و دزفول است. با عنایت به موارد فوق، دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوی تقسیم ترکه کدام شهرستان است؟
چنانچه آخرین اقامتگاه متوفی معلوم نباشد، دادگاه میتواند حسب مورد طبق اجازه حاصل از مواد 163 و 164 قانون امور حسبی اقدام کند.
چنانچه دادخواست مطالبه حق کسب و پیشه مستقلا طرح شود، دعوی مطروحه از جمله دعاوی مربوط به حقوق مالی است یا غیرمالی؟
چنانچه دعوی مطالبه حق کسب و پیشه مستقلا طرح شود، از جمله دعاوی مربوط به حقوق مالی است که باید با توجه به میزان خواسته، هزینه دادرسی پرداخت شود.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید