چنانچه دادرس، دعوا را واهی تشخیص داده و به درخواست خوانده، قرار تامین صادر کند، علیالقاعده باید مهلت معقول و متعارفی را با توجه میزان تامین و اوضاع و احوال حاکم تعیین کند تا خواهان در آن مهلت، تامین بسپارد در این صورت، تا وقتی که خواهان تامین ندهد، دادرسی متوقف خواهد ماند و در صورتی که مدت مقرر در قرار دادگاه برای دادن تامین، منقضی شود و خواهان تامین ندهد، به درخواست خوانده قرار رد دادخواست خواهان صادر میشود
چنانچه دادرس، دعوا را واهی تشخیص داده و به درخواست خوانده، قرار تامین صادر کند، علیالقاعده باید مهلت معقول و متعارفی را با توجه میزان تامین و اوضاع و احوال حاکم تعیین کند تا خواهان در آن مهلت، تامین بسپارد. در این صورت، تا وقتی که خواهان تامین ندهد، دادرسی متوقف خواهد ماند و در صورتی که مدت مقرر در قرار دادگاه برای دادن تامین، منقضی شود و خواهان تامین ندهد، به درخواست خوانده قرار رد دادخواست خواهان صادر میشود.
بر اساس ماده 109 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، «در تمامی دعاوی مدنی اعم از دعاوی اصلی یا طاری و درخواستهای مربوط به امور حسبی به استثنای مواردی که قانون امور حسبی، مراجعه به دادگاه را مقرر داشته است، خوانده میتواند برای تادیه خسارات ناشی از هزینه دادرسی و حقالوکاله که ممکن است خواهان محکوم شود، از دادگاه تقاضای تامین کند.
دادگاه در صورتی که تقاضای مزبور را با توجه به نوع و وضع دعوا و سایر جهات، موجه بداند، قرار تامین صادر میکند و تا وقتی که خواهان تامین ندهد، دادرسی متوقف خواهد ماند و در صورتی که مدت مقرر در قرار دادگاه برای دادن تامین منقضی شود و خواهان تامین ندهد، به درخواست خوانده قرار رد دادخواست خواهان صادر میشود.
تبصره - چنانچه برای دادگاه محرز شود که منظور از اقامه دعوا، تاخیر در انجام تعهد یا ایذای طرف یا غرضورزی بوده، دادگاه مکلف است در ضمن صدور حکم یا قرار، خواهان را به تادیه سه برابر هزینه دادرسی به نفع دولت محکوم کند.»
در تامین دعوای واهی بر خلاف تامین اتباع بیگانه، از مراحل دیگر دادرسی غیر از بدوی، نام برده نشده است؛ اگرچه فلسفه تامین اتباع بیگانه (برابری طرفین و پیشگیری از مشکلات احتمالی برای خوانده ایرانی) با تامین دعوای واهی (پیشگیری از افزایش حجم کار محاکم و جبران خسارات وارد هر خوانده) متفاوت از یکدیگرند.
باید توجه داشت که امروزه نه در ایران بلکه در سایر کشورها، اطاله دادرسی از مشکلات اساسی حقوقدانان و قضات است.
به همین دلیل، این نکته که اخذ تامین میتواند عاملی مهم در جهت پیشگیری از اقامه دعاوی واهی باشد، دلیلی نیست که آن را مخصوص مرحله بدوی دانسته و بدین ترتیب دست افراد را در شکایت از آرا باز بگذاریم.
از سوی دیگر هیچ دلیلی وجود ندارد که امکان اخذ تامین در دعاوی مربوط به شکایت از آرا را منتفی بدانیم.
به علاوه اطلاق ماده 109 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، ما را به این موضوع رهنمون میسازد که اگر مرجع رسیدگیکننده، دعوا اعم از بدوی، تجدیدنظر و فرجامخواهی، اعتراض ثالث و اعاده دادرسی را واهی تشخیص دهد، با درخواست خوانده از خواهان اخذ تامین میکند.
واخواهی را باید از موارد فوق جدا کرد؛ بدین دلیل که:
1- واخواهی به نوعی ادامه دعوای بدوی است و دعوای جدید محسوب نمیشود که بتوان از واخواه اخذ تامین کرد.
2- واخواه، که همان خوانده بدوی است، در مقام خوانده قرار دارد و از خوانده نمیتوان، تامین دعوای واهی اخذ کرد.
3- اخذ تامین دعوای واهی از واخواه، منافی حقوق دفاعی وی و بر خلاف اصل رعایت حقوق دفاعی است.
4- در جهت عکس، باید گفت واخواه (خوانده دعوای بدوی) میتواند از دادگاه تامین دعوای واهی واخوانده (خواهان دعوی بدوی) را مطالبه کند.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید