با توجه به مفاد ماده 29 قانون اعسار که بیان داشته است «اگر پس از صدور حکم اعسار معلوم شود که مدعی اعسار برخلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است، به حبس تادیبی از یک تا شش ماه محکوم خواهد شد» بیان کنید شخصی که مدعی این امر است که مدعی اعسار بر خلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است، چه دادخواستی باید تقدیم کند؟ چون تا زمانی که حکم قطعی اعسار که توسط دادگاه تجدیدنظر قطعیت یافته است، نقض نشود، نمیتوان از نظر کیفری نامبرده را تحت تعقیب قرار داد با توجه به این موضوع، آیا باید دادخواست جدید تقدیم کند؟ با چه عنوان و چه خواستهای؟ یا اینکه دادخواست اعاده دادرسی تقدیم کند و نسبت به حکم اعسار سابق تقاضای اعاده دادرسی کند؟
با توجه به مفاد ماده 29 قانون اعسار که بیان داشته است «اگر پس از صدور حکم اعسار معلوم شود که مدعی اعسار برخلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است، به حبس تادیبی از یک تا شش ماه محکوم خواهد شد» بیان کنید شخصی که مدعی این امر است که مدعی اعسار بر خلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است، چه دادخواستی باید تقدیم کند؟ چون تا زمانی که حکم قطعی اعسار که توسط دادگاه تجدیدنظر قطعیت یافته است، نقض نشود، نمیتوان از نظر کیفری نامبرده را تحت تعقیب قرار داد. با توجه به این موضوع، آیا باید دادخواست جدید تقدیم کند؟ با چه عنوان و چه خواستهای؟ یا اینکه دادخواست اعاده دادرسی تقدیم کند و نسبت به حکم اعسار سابق تقاضای اعاده دادرسی کند؟
چنانچه معلوم شود که مدعی اعسار در زمان طرح دعوای اعسار در واقع معسر نبوده و برخلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است، موضوع مشمول ماده 29 قانون اعسار بوده و محکومٌله میتواند به طرح شکایت کیفری مبادرت کند و در صورتی که پس از صدور حکم اعسار، معلوم شود که از مدعی اعسار رفع عسرت شده اما کماکان از حکم اعسار استفاده کرده، در این صورت موضوع مشمول ماده 31 همان قانون میشود و محکومٌله میتواند شکایت کیفری را مطرح کند لذا با توجه به مراتب فوق، اثبات رفع اعسار از طریق طرح دعوای حقوقی موضوعاً منتفی است. همچنین وجود حکم قطعی اعسار از محکومبه، مانع از توقیف اموال شناساییشده محکومٌعلیه برای اجرای حکم نیست.
آیا مکتوم بودن اسناد و مدارک در جریان دادرسی موضوع بند هفت ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی، قابلیت تسری به جریان دادرسی در دیوان عدالت اداری را دارد یا اینکه فقط منظور جریان دادرسی در دادگاههای عمومی دادگستری است؟
منظور از «جریان دادرسی» در بند هفت ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 «دادرسی» است که طی آن منتهی به صدور حکم مورد درخواست اعاده دادرسی شده است و بند یادشده منصرف از سایر دادرسیهای انجامشده در آن دادگاه یا سایر مراجع قضایی است. ضمناً قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 به طور مطلق و عام، قابل تسری به دادرسی در دیوان عدالت اداری نیست.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید