انسانها وقتی به سن جوانی و بزرگسالی میرسند، برای تامین معاش و گذران زندگی مجبورند تا «کار» کنند و «پول» دربیاورند و مخارجشان را تامین کنند اما حوادث یا بیماریهایی هم در طول زندگی رخ میدهد که باعث میشود، انسان توانایی کار کردن را از دست بدهد و بشود «از کار افتاده»!
انسانها وقتی به سن جوانی و بزرگسالی میرسند، برای تامین معاش و گذران زندگی مجبورند تا «کار» کنند و «پول» دربیاورند و مخارجشان را تامین کنند اما حوادث یا بیماریهایی هم در طول زندگی رخ میدهد که باعث میشود، انسان توانایی کار کردن را از دست بدهد و بشود «از کار افتاده»!
اصل بیست و نهم قانون اساسی، دولت را مکلف کرده است تا «برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری و ازکارافتادگی و ...» را برای «یک یک افراد کشور» تامین کند. بنابراین، برخورداری از حمایتهای قانونی و اجتماعی در دوران از کارافتادگی، یک حق همگانی محسوب میشود.
البته اینکه فرد در زمان از کارافتادگی، کارگر باشد یا کارمند، تحت پوشش بیمههای اجتماعی باشد یا نباشد، ساکن شهر باشد یا روستا، پیر باشد یا جوان، در حمایتهای بعدی از آنان میتواند موثر باشد.
حمایت از کارگران از کارافتاده
بر اساس قانون کار و قانون تامین اجتماعی، کارفرما، مکلف است تمامی کارگران شاغل در کارگاه را نزد سازمان تامین اجتماعی بیمه کند تا در صورت بیکاری، بیماری، از کارافتادگی و بازنشستگی، کارگر دارای پوشش بیمهای باشد. بین اینکه فرد در اثر حادثه ناشی از کار، دچار از کارافتادگی شود یا در اثر عواملی خارج از محیط کار، از کارافتاده شود، پوشش حمایتی از وی نیز متفاوت خواهد بود. چنانچه بیمه شدهای، در حین کار مشمول حادثه شده یا در اثر کار به بیماری مبتلا شده و از کارافتاده شود، بدون توجه به سابقه پرداخت حق بیمه و نیز میزان حقوق دریافتی، تحت حمایت کامل قرار گرفته و از حقوق وظیفه از کارافتادگی برخوردار میشود.
اما چنانچه بیمه شدهای بر اثر حادثه خارج از کار یا بیماری عادی از کار افتاده شود، شیوه حمایت تامین اجتماعی از وی متفاوت خواهد بود. بر این اساس، ابتدا وضعیت فرد در کمیسیون پزشکی مطرح شده و بر اساس درصد از کارافتادگی و سابقه بیمه و نیز حق بیمه پرداختی فرد از کارافتاده برای وی حقوق وظیفه تعیین میشود. پس از بررسی کمیسیون پزشکی، اگر درصد ازکارافتادگی بیمه شده بین 10 تا 33 درصد باشد و بیمه شده بر اثر حوادث ناشی از کار، دچار آسیب شده باشد، استحقاق دریافت غرامت مقطوع نقص عضو را خواهد داشت. اما اگر میزان کاهش توانائی انجام کار بیمه شده بر اساس نظر کمیسیون پزشکی بین 33 تا 66 درصد باشد، در صورتیکه صدمه وارده به بیمه شده براثرحوادث ناشی از کار باشد، ازکارافتاده جزئی شناخته میشود. همچنین اگر بیمه شده طبق نظر کمیسیون پزشکی 66 درصد یا بیشتر از 66درصد توان کاری خود را ازدست داده باشد، چه این صدمه بر اثر حادثه ناشی از کار باشد، چه براثرحوادث و بیماریهای عادی باشد، بیمه شده ازکارافتاده کلی شناخته میشود.
در از کارافتادگی جزئی، میزان مستمری فرد عبارت است از یک سی ام حاصلضرب درصد از کارافتادگی در میزان سابقه حق بیمه پرداختی. اما در از کارافتادگی کلی، یک سیام میانگین حقوق سنوات حق بیمه پرداختی به شرطی که از حداقل حقوق دریافتی در آن سال کمتر نباشد، مبنای عمل خواهد بود.
از کارافتادگی کارمندان
در خصوص کارمندان دولت و نیز نهادهای عمومی و شهرداریها، شرایط تا حد زیادی همانند افراد تحت پوشش تامین اجتماعی است. به موجب ماده 80 قانون امور استخدامی کشوری، هرگاه مستخدم رسمی به علت حادثه ناشی از کارو یا به سبب انجام وظیفه علیل ویا ناقص شود به نحوی که از کارکردن بماند، وظیفه از کارافتادگی دریافت میکند. میزان وظیفه از کار افتادگی این دسته از افراد، برابر است با میزان آخرین حقوق و مزایای مستخدم که مشمول کسور بازنشستگی است با احتساب 2 گروه بالاتر.
اما چنانچه کارمند دستگاه دولتی یا عمومی یا شهرداریها به واسطه حادثه غیر از کار یا بیماری عادی از کارافتاده شود، حقوق دریافتی وی برابر است با با یک سیام معدل حقوق و مزایا(میانگین دو سال آخر) ضرب در سنوات خدمت قابل قبول (حداکثر 30 سال)
حمایت از کشاورزان روستایی
یکی از طرحهایی که پس از انقلاب اسلامی و ابتکار شهید رجایی پایهگذاری شد، طرح حمایت از کشاورزان روستایی از کارافتاده بود. بر اساس این طرح که بعدها به «طرح شهید رجایی» موسوم و به عنوان یکی از وظایف مجموعه کمیته امداد امام خمینی(ره) تعریف شد، روستاییان با چهار شرط از حمایت دریافت مستمری از کارافتادگی برخوردار میشدند. کشاورز بودن، زندگی در روستا، سن بالای 60 سال و نداشتن بضاعت مالی، چهار شرطی است که بر اساس آن، افراد واجد شرایط تحت پوشش حمایت ازکارافتادگی طرح شهید رجایی قرار میگیرند. این طرح تنها برای روستاییان کشاورز بوده و سایر افراد به خصوص شهرنشینان را شامل نمیشود.
ازکارافتادگان بی حمایت!
اگر کسی نه کارمند باشد، نه کارگر باشد و نه کشاورز روستایی اما از کارافتاده شود و درآمد لازم را نداشته باشد، قوانین تعیین تکلیف خاصی برای این گروه نداشته است. هرچند بر اساس قانون اساسی، تامین این افراد از نظر کارافتادگی جزو وظایف ذاتی دولت قلمداد شده اما در قوانین عادی، اشاره مشخصی به این گروه از افراد نشده است و این افراد به عنوان اشخاص نیازمند، میتوانند زیر مجموعه نهادهای حمایتی قرار بگیرند.
هر فردی که تحت پوشش هیچ یک از بیمههای اجتماعی نباشد، از نظر درمانی و سلامت میتوانند تحت پوشش بیمه سلامت ایرانیان قرار گرفته و از مزایای دفترچه بیمه درمانی این نهاد بهرهمند شوند اما حمایت از کارافتادگی و دریافت مستمری در صلاحیت این سازمان نبوده و حسب مورد به سازمان بهزیستی یا تامین اجتماعی یا کمیته امداد امام خمینی(ره) ارجاع میشود که در زیر به تفکیک دوره سنی قابل بررسی است.
الف) دوره کودکی یا نوجوانی: اگر فردی سن نوجوانی قبل از اتمام دوران تحصیل و در حالیکه تحت تکفل سرپرست خانوادهای است که تحت پوشش یکی از بیمههای اجتماعی قرار دارد، در این صورت، بیمه اجتماعی سرپرست، مکلف به حمایت از تامین اجتماعی و آینده فرد مذکور خواهد بود. چنانچه سرپرست خانواده تحت پوشش هیچ یک از بیمههای اجتماعی نباشد، در این صورت بهزیستی، هزینه نگهداری و درمان فرد را متقبل خواهد شد.
ب) دوره جوانی و میانسالی: چنانچه فرد بیکار و بدون درآمدی به واسطه حادثه یا بیماری، از کارافتاده کلی شود، چنانچه سرپرست خانوار باشد، میتواند مشمول یکی از حمایتهای کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار بگیرد. چنانچه از کارافتادگی ناشی از یک معلولیت جسمی یا حرکتی باشد، در این صورت حمایت از معلولان در دستورکار بهزیستی خواهد بود.
ج) دوره سالمندی: هر فرد بالای 60 سالی که امکان کار کردن را از دست داده باشد، و درآمد مشخصی نیز نداشته باشد، در این صورت میتواند با مراجعه به کمیته امداد امام خمینی(ره)، تحت پوشش حمایتی این نهاد قرار گرفته و از مستمری مربوط به مددجویان این کمیته برخوردار شود.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید