فردی که وکالت رابهعنوان شغل وحرفه خود برمیگزینددروهله نخست لازم است تحت تعلیمات ویژهای قرار گیرد و به درستی ارشاد شود این تعلیمات بایددربردارنده دفاع قوی،درست، مؤثر،بجاوبه موقع ازحقوق موکل باشد رعایت نکردن فنون خاص دفاع وازدست دادن فرصت آن، دراکثرمواردسبب ورود لطمات جبران ناپذیری به حقوق موکل شده ویقیناً عدم اعتماد به جامعه وکلارانیزدرپی خواهدداشت
فردی که وکالت رابهعنوان شغل وحرفه خود برمیگزینددروهله نخست لازم است تحت تعلیمات ویژهای قرار گیرد و به درستی ارشاد شود.این تعلیمات بایددربردارنده دفاع قوی،درست، مؤثر،بجاوبه موقع ازحقوق موکل باشد.رعایت نکردن فنون خاص دفاع وازدست دادن فرصت آن، دراکثرمواردسبب ورود لطمات جبران ناپذیری به حقوق موکل شده ویقیناً عدم اعتماد به جامعه وکلارانیزدرپی خواهدداشت.
این امر،لزوم آموزش صحیح(خصوصاً به وکلای جوان و تازهکار) راآشکارترمیسازد.حق دفاع ازجمله حقوق ذاتی شخص است که درشرع مقدس اسلام و در قوانین اساسی عادی مابارها برآن تاکید شده است.مطابق اصل سی وپنجم ازقانون اساسی،طرفین دعواحق دارندبرای دفاع ازحقوق خود درمحاکم قضایی،وکیل انتخاب کنند.آنچه فردرابه سمت وسوی انتخاب وکیل سوق میدهد،تصوروانتظارِ دفاع همه جانبه واشراف به قوانین ومقررات پیرامون موضوع ودانستن روشهای صحیح طرح دعواازسوی وکیل است.بنابراین وکلاعلیالخصوص وکلای باتجربهتر دراولین گام،بانگاهی کلی به قضیه،چنانچه جمیع شرایط را (ازحیث قابلیت دفاع،میزان حقالوکاله،موضوع پرونده و...)مساعد و مناسب با اوضاع واحوال وشرایط خویش بیابند،آن راقبول کرده وازپذیرش و ورود به هرنوع پروندهای اجتناب میورزند.پس ازانتخاب وکیل وسپردن سیراداره پرونده ،وظیفه وکیل آغازمیشود.ازاین لحظه است که باید مقتدرانه و با علم وآگاهی ودانش حقوقی واعتماد به نفس کافی واردموضوع شده وتمام هنرومهارت خویش رادراین راه به کار بندد.
بعدازقبول پرونده وقبل از هر اقدامی بهتر است نمایی کلی ازآن رادرذهن ترسیم کند.وقایع ومستندات پرونده راکنارهم بگذارد.چنانچه پرونده قبلاًدرمحاکم طرح شده باشد،آن رابه دقت مطالعه ومدارک ومستنداتش راجمعآوری کند.قوانین،آرای وحدت رویه و نظرات مشورتی مرتبط باموضوع را بیابد. یک وکیل باید بتواند مناسبترین روش اقامه دعواازحیث کیفری یا حقوقی بودن و همچنین عنوان شکایت یاخواسته رابادرایت کامل برگزیند.غفلت،ناآگاهی وتعلل در انتخاب روش صحیح طرح دعوا و عنوان یاعدم رعایت شرایط شکلی آن میتواند منجر به رد دعوایادادخواست شود که خود،نشاندهنده کم تجربگی وضعف وکیل است.به علاوه موکلِ محکوم،نیزهمواره وکیل خودرافردی نالایق وفاقد استعدادومهارت ودرایت کافی میخواند. برای اجتناب از این امر است که بایدکوشید تا درکمترین زمان ممکن به دانش وتجربه کافی در دفاع دست یافت.
به این منظورلازم است قطعات این پازل،به دقت وبازیرکی درکنارهم چیده شوند.یکی ازمهمترین واساسیترین قطعات، همانگونه که پیش ازاین نیزاشاره شد، یافتن قوانین وآرای مرتبط باموضوع وانطباق جزءبهجزء مواد قانونی ونقاط افتراق و اشتراک آن، باشرایط حاکم برپرونده وکشف کلید طلاییِ دفاعیات وبهترین راه حل ازلابهلای این اجزاست.وکیل باید درک درست و قدرت استدلال و استنتاج بالایی از قوانین واوضاع واحوال حاکم برقضیه داشته باشد.
موارد فوق مربوط به مراحل آغازین اقامه دعواست،اما آنچه درجلسات دادرسی حائز اهمیت است همانهاست که وکیل باید با تمرین و ممارست و به صورت حرفهای به آنها دست یابد. بایدزیرک باشد،بتواند بداههگویی کند،آنچنان استدلال بورزد و محکم سخن براند که مسیرپرونده واداره جلسه رادردست گیرد.ازفن بیان قوی برخوردار باشدوآن را درخود تقویت کند، در عین حال بلاغت و شیوایی ورسایی واحترام را درکلام خودمحفوظ دارد.بایداززبانِ دستِ خود به درستی و به نحو مؤثر استفاده کند، گاهی حرکات دست و صورت حتی اززبان نیز تاثیرگذارترند. درنگاه به قاضی،طرف مقابل یاوکیل وی باید جانب احترام را نگه دارد و لبخندرابرلبان خود حفظ کند.با ظاهری مرتب وآراسته درمحاکم حاضر شود.مستمعی دقیق و نکتهدان و سخنسنج باشد. بتواند از لابهلای سخنان طرف مقابل، آنچه را به نفع موکل است استخراج کند.قدرت به چالش کشیدن او را داشته باشد. باید روانشناسی قوی بوده ودروغ رابامهارت ازراست تفکیک کندوبه راحتی تحت تاثیر ظاهرفریبی مخاطب قرار نگیرد.«وکیل مدافع علاوه برامکان اثرگذاری وقدرت انتقال حس وفکرخود به دادگاه،هیات منصفه، تماشاچیان، جامعه وحتی طرف دعوا،لازم است که از فن بلاغت یا آرایش کلام برخوردارباشد.فن بلاغتِ مبتنی بردانش ومنطق واستدلال،زیبایی نگارش وبیان، تونالیته صدا،استفاده به موقع ازحرکت دست وچهره وانتقال حس صمیمی در دفاع»مواردی هستند که برای یک دفاع مؤثروقوی لازماند.برعکسِ تصور عوام ازوکالت، دراین حرفه به هیچ وجه با کسی سر ستیزه وجنگ نیست.هدف ونیت،فقط و فقط باید اجرای صحیح عدالت واحقاق حقِ فرد باشد.نیازی نیست لباس رزم بر تن کرده و فنون نبرد و تعرض وهجوم به مخاطب رابیاموزیم.میتوان جلسات دادرسی را باکمال آرامش وادب ومتانت برگزار کرد. میتوان بهجای جنگیدن و بهکاربردن الفاظ ناشایست و ناروا الفاظ مؤدبانه و محترمانه که نشانه شخصیت وکیل است استفاده کرد،میتوان بهجای برخوردناصحیح وترشرویی وعصبانیت، به دلایل منطقی،مستدل ومحکمهپسند روی آوردوجلسه رسیدگی راازمیدان جنگ ونبرد،تبدیل به محفلی گرم ودوستانه کرد که طرفین درعین احترام به یکدیگر،ازحقوق خودنیزمستدلاٌ دفاع میکنند.یک وکیل باید زمان ومکان دفاعیات خود رابه درستی بشناسد.بداند«کجاباید فلان مطلب راگفت وکجا نباید گفت،کجابایدفلان مطلب رانوشت ودرچه موقعیتی بایداز نوشتن آن خودداری کرد».این فنون از پروندهای به پرونده دیگرمتفاوت است وبسته به موضوع، دراشکال مختلف بروزوظهورپیدا میکندونمیتوان شیوه و قاعدهای کلی برای آن تعریف وترسیم کرد.آنچه مهم است زیرکی ونکتهسنجی وکیل است که بداند ازهر چیزی درکجاوچطوروبه چه روشی استفاده کندتابیشترین وبهترین تاثیرراازخودبرجای گذارد.رعایت توازن بین تمامی این موارد که حتی گاهی بایکدیگربه شدت درتعارض وتناقض اند،کارسهل وسادهای نیست،ازاینروست که وکالت را به هنر تشبیه کرده ووکیل را نیزهنرمندخطاب کردهاند.دراین راستا،فن دفاع همان چیزیاست که ازوکیل فردی هنرمند میسازد.هنرمندی که گرچه هنرش بهصورت بصری وفیزیکی مجال ظهورنمییابدولی تبلورآن رابه خوبی میتوان درجلسات رسیدگی محاکم قضایی مشاهده کرد.
منبع : راه مقصود
دیدگاه خودتان را ارسال کنید