آخرین نظرات قانونگذار در خصوص بایدها و نبایدهای خانواده، در قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 گنجانده شده است و این قانون در خصوص حضانت نیز مقرراتی تازه دارد
آخرین نظرات قانونگذار در خصوص بایدها و نبایدهای خانواده، در قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 گنجانده شده است و این قانون در خصوص حضانت نیز مقرراتی تازه دارد.
در ماده 4 این قانون «حضانت و ملاقات طفل» از جمله موضوعاتی است که در صلاحیت دادگاه خانواده قرار داده شده است. بنابراین برای طرح هر دعوایی در این خصوص، باید به دادگاه خانواده مراجعه کرد و دادخواست لازم را به این دادگاه ارائه داد.
علاوه بر این در بخشهای مختلف قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392، بر اولویت رعایت مصلحت کودک تأکید شده است.
کسی که حضانت را بر عهده دارد، لزوماً همان شخصی نیست که پرداخت نفقه کودک را بر عهده دارد.
حضانت و نفقه دو موضوع جداگانه هستند. ممکن است حضانت بر عهده مادر باشد اما پدر همچنان وظیفه پرداخت نفقه را بر عهده داشته باشد.
حق اقامه دعوا برای مطالبه نفقه طفل از سوی فرد دارای حضانت
در ماده 6 قانون حمایت خانواده، تأکید شده است که «مادر یا هر شخصی که حضانت طفل یا نگهداری شخص محجور را به اقتضای ضرورت بر عهده دارد، حق اقامه دعوا برای مطالبه نفقه طفل یا محجور را نیز دارد. در این صورت، دادگاه باید در ابتدا، ادعای ضرورت را بررسی کند.»
در صورتی که پدر زنده باشد، معمولاً تکلیف پرداختن نفقه فرزند بر عهده او است.
ماده 1199 قانون مدنی در این خصوص میگوید: «نفقه اولاد بر عهده پدر است. پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق، به عهده اجداد پدری با رعایت الاقرب فالاقرب است. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است. هر گاه مادر هم زنده و قادر به انفاق نباشد، با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجبالنفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت مساوی باشند، نفقه را باید به حصه مساوی تأدیه کنند.»
بنابراین اگر نفقه بر عهده پدر باشد، مادر میتواند از جانب فرزند خود برای مطالبه آن اقامه دعوا کند.
تصمیمگیری فوری در خصوص حضانت کودکان
معمولا در خصوص حضانت اطفال در انتهای رسیدگیهای قضایی تصمیمگیری میشود. قانونگذار در بخشی از ماده 29 قانون حمایت خانواده در این خصوص میگوید: «دادگاه ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج، در مورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال و نحوه پرداخت هزینههای حضانت و نگهداری تصمیم مقتضی اتخاذ میکند...»
اما ممکن است کانون خانواده به حدی بحرانی باشد که تلف شدن یک روز هم منجر به ورود آسیبهای غیرقابل جبران به کودکان شود.
برای جلوگیری از این آسیبها، در ماده 7 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 به امکان صدور دستور موقت در خصوص حضانت طفل حتی پیش از صدور حکم اشاره شده است.
در حقیقت این پیشبینی برای جلوگیری از اتلاف زمان و ورود آسیب به کودکان پیشبینی شده است.
ماده 7 این قانون میگوید: «دادگاه میتواند پیش از اتخاذ تصمیم در مورد اصل دعوا به درخواست یکی از طرفین در اموری از قبیل حضانت، نگهداری و ملاقات طفل و نفقه زن و محجور که تعیین تکلیف آنها فوریت دارد، بدون اخذ تأمین، دستور موقت صادر کند. این دستور بدون نیاز به تأیید رییس حوزه قضایی قابل اجرا است...»
در حالی که دستور موقت بعد از گرفتن تأمین صادر میشود، مصلحت کودک باعث شده است که قانونگذار این نوع از دستور موقت را بدون نیاز به گرفتن تأمین و تأیید رییس حوزه قضایی پیشبینی کند.
خودداری از اجرای رأی دادگاه
علاوه بر مواد پراکنده در خصوص حضانت در قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392، بخش مجزایی نیز به حضانت اختصاص داده شده است.
در این بخش قانونگذار قبل از هر موضوعی تأکید میکند که هر کسی از اجرای حکم دادگاه در مورد حضانت طفل خودداری کند یا مانع اجرای آن شود یا از استرداد طفل امتناع ورزد، حسب تقاضای ذینفع و به دستور دادگاه صادرکننده رأی نخستین، تا زمان اجرای حکم بازداشت میشود.
تجدیدنظر در تصمیمات مربوط به حضانت
مهمترین موضوع د ر حضانت کودک، رعایت مصلحت او است. به همین دلیل است که قانون حمایت خانواده سال 1392، به دادگاه اجازه بازنگری در تصمیم خود در رابطه با حضانت را میدهد.
«هرگاه دادگاه تشخیص دهد که توافقات راجع به ملاقات، حضانت، نگهداری و سایر امور مربوط به طفل بر خلاف مصلحت او است یا در صورتی که مسئول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند یا مانع ملاقات طفل تحت حضانت با اشخاص ذیحق شود، میتواند در خصوص اموری از قبیل واگذاری امر حضانت به دیگری یا تعیین شخص ناظر با پیشبینی حدود نظارت وی با رعایت مصلحت طفل تصمیم مقتضی اتخاذ کند.» (ماده 41 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392)
جابجایی کودک
در شرایطی که روابط زوجین بحرانی است، ممکن است یکی از طرفین به فکر انتقال کودک به محل دیگری بیفتد تا او را از گزند آسیبهای همسر سابق خود در امان نگه دارد. اما قانون برای این کار محدودیتهایی ایجاد کرده است.
کودک صغیر را نمیتوان بدون رضایت ولی، قیم، مادر یا شخصی که حضانت و نگهداری آنان به او واگذار شده است، از محل اقامت مقرر بین طرفین یا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به محلی دیگر یا خارج از کشور فرستاد، مگر اینکه دادگاه آن را به مصلحت صغیر و مجنون بداند و با در نظر گرفتن حق ملاقات اشخاص ذیحق این امر را اجازه بدهد.
دادگاه در صورت موافقت با خارج کردن صغیر و مجنون از کشور، بنابر درخواست ذینفع، برای تضمین بازگرداندن صغیر و مجنون تأمین مناسبی اخذ میکند.
مصلحت کودک در اولویت است
قانونگذار در قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392، در بحث حضانت تمامی تلاش خود را انجام داده است که مصلحت کودک بر همه مقررات اولویت داشته باشد.
ماده 45 این قانون میگوید: «رعایت غبطه و مصلحت کودکان و نوجوانان در کلیه تصمیمات دادگاهها و مقامات اجرایی الزامی است.»
برای رعایت مصلحت کودک است که این قانون تأکید میکند: حضور کودکان زیر 15 سال در جلسات رسیدگی به دعاوی خانوادگی جز در موارد ضروری که دادگاه تجویز میکند، ممنوع است.
همچنین این قانون، بر این موضوع تصریح دارد که حضانت فرزندانی که پدرشان فوت کرده، با مادر آنها است؛ مگر آن که دادگاه به تقاضای ولی قهری یا دادستان، اعطای حضانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد.
منبع : روزنامه حمایت
دیدگاه خودتان را ارسال کنید